-157- بخش درونگرایِ قویِ وجودم
-دوره یه خواب شیرین و یه کابوسِ عظیم بود که الآن ازش چندتا چهرهی لغزان و صداهای مبهم تو ذهنمه-
این آهنگ مال دوره است
مال ترسه
مال عشقه
مال ناامیدیِ محضه
وقتی گوش میدم قلبم تند میزنه
آشوب میشه
یاد متروی شلوغ تئاترشهر میفته
یاد تو میفته
که وجود نداری
که قراره نباشی
دارم گریه میکنم
چون این آهنگ مال دوره است
مال وقتیه که من نبودم
مال وقتیه که خودم از خودم ناامید شدم
مال وقتیه که میترسم از یادآوریش
دربارهش حرف نمیزنم
ازش دوری میکنم
مال وقتیه که بلاکم کرد
مال وقتیه که نفهمیدم چرا
مال وقتیه که پیام میده و جواب میدم
مال وقتیه که بهم پیام میده و سین نمیکنم
میترسم
دوره المپیاد ادبی
ازت میترسم
در عین حال که دوستت دارم
خیلی ازت میترسم
همونقدر که از تو میترسم فروغ
از عشق پاکی که اخوان دنبالش بود
از آیدای شاملو
من میترسم
از روزهای پیش روم میترسم
از گذشتهم میترسم
از روابطم میترسم
از کنکور میترسم
از هرچیزی که منو از علایقم دور کنه
هر چیزی که نذاره من خودم باشم میترسم
تو نیستی
تو قرار نیست باشی
هر روز با خودم کلنجار میرم
که واقعا میخوامت؟
یا نه
تو رو میخوام؟
یا از لج نبودن اون میخوام تو باشی
هیچکدوم
شبا خواب میبینم
باورت میشه؟
هر شب خوابتو میبینم و نمیتونم حرف بزنم
نمیفهمی
چون دوستم نداری
چون دوستت دارم
میترسم
از متروی تئاترشهر میترسم
از خروجی سه میترسم
از آدما
از تو
بیشتر از همه
از خودم
میترسم
پ.ن : آهنگِ نگاه کن از پالت
پ.ن : سیویکمشهریورنودوهفت.که یادم بمونه بغضِ امشب رو.یادم بمونه چرا بغض کردم.یادم بمونه چرا گریه کردم.یادم بمونه باهاش حرف نزدم.یادم بمونه قراره چی بشه.یادم بمونه هیچکس بابت من مسئول نیست.یادم بره بدیا رو.نگهدارم خوبیا رو.
پ.ن : لیلی یه دفترچه بهم هدیه داده..دلم نمیومد توش چیزی بنویسم.اما حالا.از امشب.قراره بشه پناهِ دلتنگیام.
- ۱ نظر
- ۳۱ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۴