آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-323- سیصد و بیست و سه

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۱۹ ب.ظ

یه نشونه کوچیک، فقط یک نشونه کوچیک برام کافیه که دوباره تبدیل بشم به هیولای ترسناکی که افسردگی ازم می‌سازه.

و جاخالی دادن هم عملاً ممکن نیست، اونم وقتی که اون ترکش مشخصا می چرخه و می‌چرخه تا دقیقا توی سینه‌ی تو فرو بیاد.

  • آسو نویس

نظرات (۱)

نشونه کوچک، همه چی از این کوچک ها، بزرگ می‌شود...

پاسخ:
همه‌چی از جزییات به ظاهر غیرمهم شروع می‌شن..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی