آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-255- به نام تو

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ب.ظ

توی روز هفتم از حبس خانگی افسردگی رو توی بند بند وجودم حس کردم و این بار با تموم عجزم خدا رو به این اسمش صدا کردم.

《...یا شافی...》

  • آسو نویس

نظرات (۲)

فاطمه امیدوارم زود حالت خوب بشه :(

یه عالمه تفریح خونگی هستا

سعی کن سر خودت رو گرم کنی :)

با یه کار هنری کوچیکه شروع کن :*

پاسخ:
امشب قشنگ غمم گین شده:((
راست می‌گی آره باید یه حرکتی بزنم
بیشترم بار روانی اخبار و اینا است..
توعم مراقب خودت باش زیبا:*

من که دیگه اصلا اخبار گوش نمی دم :))))

آخه سودی ندارد که

چندتا توصیه بهداشتی بود که اول یاد گرفتم بقیش فقط استرس آوره :)

پاسخ:
آه منم جدیدا دارم سعی می‌کنم همین رو پیش بگیرم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی