-143- پردهی آخر
دوشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۰۹ ب.ظ
اینجا آخر خطه
من روبهرویِ پردهیِ آخر
رفیقِ خوبم ،صدای قلبم، تنها گواهه، به هر چی میگم
زندگی رو با غم و شادیش، حبس و آزادیش، تجربه کردم
اما من همیشه راهمو رفتم...!
پشیمونی، منم داشتم
ولی باید دل به دریا زد
وقتی میدونی
نمیشه جا زد
نباید بیخود هی دست و پا زد
هر گوشه ی راه
چاله و چاهه
هر روز تازهاش حسرت و آهه
اما من همیشه راهمو رفتم
هم راهم راهِ منه
این تنها راهِ منه
تا رد شم از این همه درد
گاهی میشه معجزه کرد
تنها با این سایهی سرد
راهمو رفتم
از عشق، از گریه و خنده
تنهایی، میشه سهم بازنده
انگار از این رویا
از این سکوت
از این صدا
چیزی نمیدونی، تو هم با من نمیمونی
تنها بودم اما
راهمو رفتم
این چمدون خالیه از خاطرهی این همه راه
راهی که بیگم شدنه
این چمدون، قلب منه
من که فقط
تا ته خط
راهمو رفتم...!
|پردهیِ آخر از اشکان خطیبی|
- ۹۷/۰۵/۰۸