-109_ خودآزاری
امروز روزم سیاه بود..یه سیاه کدر..یه روز بی امید..با ترس...با دلخوری..با دلتنگی..هیچی اون جوری که میخوای پیش نمیره و زور میزنی که درست پیش ببریش.
به برنامهای که نوشتم هم اطمینان ندارم.با خودم حرف زدم..گفتم ببین رویاپردازی رو رها کن..بشین ته زورتو بزن..به خودت مغرور نشو..به خودت مغرور نشو..زندگی اصلا فانتزی نیست..هیچی فانتزی نیست هیچی هم شانسی نیست..همه چیز بستگی داره به تو.
بجنگ برا چیزی که میخوای..خسته شدی؟نباید بشی..فاطمه نباید خسته بشی..برا چیزی که میخوای شنیدن حرف آدمایی که جلوتو میگیرن بهونه قشنگی نیست..اگه میخوایش براش زور بزن..خواهش میکنم زورشو بزن..فاطمه بلندشو..غر نزن..به صداها فکر کن..به وضع جسمانیت رسیدگی کن که بیحال نشی که نخوابی..که حالت از خودت به هم نخوره..به چیزی که نوشتی عمل کن..میدونی چیزی که تو میخوای برای خودت شش برابر نتیجه میده تو شش برابر انجامش بده.زورشو بزن..زورشو زیاد بزن..فاطمه این یه بار قابلیت جبران نداره.فاطمه رویاپردازی نکن.هیچ آدمی با رویاپردازی به جایی نرسیده.تو نیاز به تلنگر داشتی اما تلنگر از پا نندازدت..به آدما ثابت کن..شده شب نخوابی..شده از زندگی و آدما فاصله بگیری..شده گریهت بگیره..شده کم بیاری..ادامه بده..فاطمه ادامه بده..به خاطر اون لیست انگیزه لعنتی که بهت امید دارن..به خاطر چشای نگران آدمایی که دوسشون داری(و مطمئن نیستی که متقابلا دوستت دارن..)به خاطر اونا ادامه بده..حتی اگه مدام کسی جلوی چشمت باشه که بدونی چیزایی رو دربارش که..
دوباره نشد؟زورت کم بود..این سری محکم تر زور بزن..یه جور دیگه امتحانش کن..فاطمه این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیستا..صورتتو بشور بسم الله بگو و از اول شروع کن.دوباره..هنوز یه عالمه وقت داری.هیچی تموم نشده..هیچی..الان دست تو نیست که بشینی و بگی نشد دیگه..نمیشه دیگه.الان کلی آدم هستن که باید ثابت کنی بهشون خواستم و شد.یادت رفته به کی قول دادی؟یادت رفته از کی کمک خواستی؟مگه نه گفتن بلده؟مگه میشه بگه والله یحب المتوکلین و بعد بشینه و غصه خوردنتو نگاه کنه؟نمیشه بابا.اونی که من تو این شونزده سال شناختم این نبوده.همیشه حضور داشته کمک کرده..وسط غم خوردنم بلندم کرده..
امید الکیه؟نیست بابا.نباید باشه.میخونی و میشه.
داری دوباره میشی همون غرغروی قدیمی.
حواست هست فاطمه؟چشماتو ببند به گذشتهت فکر کن..صدای آدما رو بیار تو گوشت..چشماشون رو بیار جلوی چشات..گرمی آغوششونو حس کن..و گریه نکن..و پاشو. ..فاطمه تروخدا پاشو..التماست میکنم تا الان دووم اوردی این سه هفته هم روش.فاطمه یادت نره چی خواستی بسازی از خودت..اشکاتو پاک کن.خودت!روی پای خودت وایسا..خسته نشو..بیوتو یادت بیار..یادت نره قولتو نشه چیزی خسته کنه تو رو سیاهیای امروز رو فراموش کن و دوباره دوباره..
میخوای بگی زورت کم تره؟بیشتر زور بزن.تو چهل برابر زور بزن..لا یکلفالله نفسا الا وسعها..الان که خسته ای وقتشه که ادامه بدی.اون حکایتای پندآموز الان باید عملی بشه.دو هفته دیگه تو آزمون بعدی میبینمت!خوب میدی بعدیو..فاطمه نبینم غصه بخوریا..نبینم بگی نمیتونم..نبینم وقتی بارون میاد عوض حس خوب گریت بگیره..
فاطمه قلبتو بیار جلو..قسم به همین اشکایی که الان وسط متروی شلوغ دارم میریزم و مینویسم.به این اشکا قسمت میدم بلندشو.به صدای قلبت گوش کن اون حدیث پیامبر رو بنویس وسط قلبت.فاطمه قسمت میدم دستتو بده بهم و بلند شو.جز من هیچ کس دیگه ای کمکت نمیکنه.فاطمه ..فاطمه..فاطمه..هق هقمو یادت نره..مدیونی بهشون..به دعاهای نیمهشب مامانت مدیونی.به صدا و حرفا و نگاه ها و آغوش های اون پونزده نفر مدیونی.این تو نیستی که داری حرکت میکنی..این پونزده نفر کاملن..اگه تو بیفتی همهشون میافتن..فاطمه فاطمه فاطمه..قربونت برم..یادت نمیره که نباید خسته بشی؟یادت نمیره به صدای قلبت گوش کنی؟یادت نمیره روش رو عوض کنی؟
فاطمه.دوباره شروع کن..شده بیدار بمونی..غر نزن و بیدار بمون.
آمادهای؟بریم بجنگیم؟بریم که برسیم بهش؟
دیگه خیال پردازی نمیکنی!خسته نمیشی
همینه.
فاطمه..از همینجا میگم که امسالتو دوست دارم..لحظه هاشو از دست نده که بعدا ذوقشو بکنی..
--
پ.ن :جز شب حق نداری اون تلگرام لعنتیتو چک کنی..حتی برای دیدن اینکه فلانی بهت پیام داده یا چی.با جواب دادن پیامش خوشحالش نمیکنی..با قبول شدنت خوشحالش میکنی..لذت ابدی رو به لذت کوتاه ترجیح بده..یه کم سکوت کن عوضش سه ماه دیگه با روی خوش برمیگردی و ...
پ.ن : جدیدا فهمیدم وقتی آدما برام دعا میکنن گریم میگیره..
پ.ن : متن مال چند روز پیشه..
- ۹۷/۰۱/۲۰