آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-233- یادمان بماند

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۲۸ ب.ظ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قلبای ما به هم پیوسته است، این حقیقتیه که انکارش می کنیم یا حداقل به زبون نمیاریم.
پس برای همه ی نگرانی هایی که کشیدیم و در آخر آخیش‌هایی که گفتیم و کسی خبردار نشد.

 

 

  • آسو نویس

نظرات (۱)

وه چه نیروی شگفت‌انگیزی ست [قلب] ‌‌هایی که به‌هم پیوسته‌ست :)) 

پاسخ:
آهه خی‌لی خی‌لی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی