آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-14- رابطه ی فاصله قلب آدم ها و تن صدایشان!

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۰۱ ب.ظ

یک جایی نوشته بود که آدم ها چرا وقتی عصبانی هستند داد میزنند و چرا آرام و با ملایمت صحبت نمیکنند...کلی هم سر این قضیه بحث شده بود که چون ناراحت اند و عصبانی اند...بعد استادشان توضیح داده بود که آدم ها وقتی داد میزنند که قلبشان از یکدیگر دور باشد و به نسبت دور بودن قلب ها داد و بیداد ها بلندتر میشود...از آن طرف، دو تا عاشق وقتی از هم ناراحت میشوند داد میزنند؟اینطور نیست آن ها آرام مشکلشان را با هم در میان می گذارند،زیرا قلب هایشان به هم نزدیک است،وقتی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شود دیگر حتا معمولی هم حرف نمیزنند و فقط در گوشِ هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود...سر انجام از همان نجوا هم دست می کشند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند و با همین نگاه عشق بازی میکنند و این عشق همان عشق انسان به خدا است...همان رابطه نزدیک با معبود است،خدا که حرف نمی زند اما صدایش را می توانی در همه وجودت احساس کنی و اینجا بینِ انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست و بدونِ باز کردن لب می توانی در اوجِ شلوغی با خدا حرف بزنی...این است رابطه ی فاصله قلب آدم ها و تن صدایشان!

پ.ن : به زودی مجموعه داستان هایی در اینجا قرار می گیرد :)

  • آسو نویس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی