آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-162- شیخ‌ما ابوسعید ابوالخیر

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۱ ب.ظ

《کنارت یاد گرفتم برم دنبالِ آرزوهام و این چیز کمی نیست.برآورده‌شدن آرزوها رو باور دارم و می‌دونم که تو هم داری.حتی اگر هم برآورده نشن مهم نیست.الفبای موضوع رو شیخ ما،قدس‌الله روحه العزیز گفته : در راه نگار کشته باید گشتن》

غزاله تو پست تولدم اینو نوشته‌بود.الآن می‌فهمم

  • آسو نویس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی