آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

آســـو

تا افق را نظاره خواهم کرد

هوا که آرام شد به خوشحالی هایمان فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دنیا جای عجیبی است،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و در عین حال همه چیز قابل پیش بینی است.
مدام میدوی و میدوی و گاهی میرسی و گاهی هم نمیرسی...در بین راه زمین میخوری و بلندت میکنند...امیدوار میشوی و ناامید میشوی...پر و خالی میشوی...
با آدم هایی روبه رو میشوی...که هیچ کدامشان شبیه هم نیستند و دقیقا شبیه هم هستند،دنیا مکان عجیبی است...پر از تعادل است و تعادلی ندارد...

بایگانی
نویسندگان

-134- شب‌های روشن

چهارشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۲ ق.ظ

بابا لنگ‌درازِ عزیزم..همه‌ی امیدها و عشق‌های جهان یک‌باره به قلبم هجوم آورده‌اند..

درست همان زمان که همه‌چیز را رها کردم،همه‌چیز درست شد!

+هنوز رویایِ تو دنبالِ منه..

  • آسو نویس

نظرات (۴)

مکثی کرد و یه راز رو بهم گفت. گفت باید رها شم ازش...
پاسخ:
این حرفِ زیبا :))
ما نیز نفهمیدیم چیزی ازین پست
پس عید مبارک :))
پاسخ:
رها کنین =))
عید شما هم :))))
من چند ساله دنبال جودی زندگیم هستم.
ولی هنوز پیداش نکردم...
پاسخ:
پیدا کردن جودی سخت‌‌تر از ساختن بابالنگ درازه!
خدا رو شکر که حال خوبی دارید
پاسخ:
:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی